معنی sihir - جستجوی لغت در جدول جو
sihir
افسونگری، سحر و جادو
ادامه...
اَفسونگَری، سِحر و جادو
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
sipir
زندانبانی، نگهبان، زندانی بان
ادامه...
زِندانبانی، نِگَهبان، زِندانی بان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
sihirli bir şekilde
جادوئی وار، به طور جادویی
ادامه...
جادوئی وار، بِه طُورِ جادویی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
sihirli
جادویی، سحر و جادو
ادامه...
جادویی، سِحر و جادو
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
sihirbaz
جادوگر
ادامه...
جادوگَر
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
sihir yapmak
جادو کردن، جادو کنید
ادامه...
جادو کَردَن، جادو کُنید
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی