معنی sibilare - جستجوی لغت در جدول جو
sibilare
هیس کردن، هیس
ادامه...
هیس کَردَن، هیس
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
sibilar
هیس کردن، هیس
ادامه...
هیس کَردَن، هیس
دیکشنری پرتغالی به فارسی
similaire
مشابه
ادامه...
مُشَابِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
sibilante
سرفه کردن
ادامه...
سُرفِه کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
simulare
شبیه سازی کردن، شبیه سازی کنید
ادامه...
شَبیه سازی کَردَن، شَبیه سازی کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sigillare
مهر کردن، مهر و موم
ادامه...
مُهر کَردَن، مُهر و موم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sibilante
سرفه کردن، خش خش، فش فش کردن
ادامه...
سُرفِه کَردَن، خَش خَش، فِش فِش کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sibilante
فش فش کردن، خش خش، صدای جیر جیر، سرفه کردن
ادامه...
فِش فِش کَردَن، خَش خَش، صِدایِ جیر جیر، سُرفِه کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
rifilare
برش کردن، کوتاه کردن
ادامه...
بُرِش کَردَن، کوتاه کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
similar
مشابه
ادامه...
مُشَابِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
sfilare
رژه رفتن، رژه
ادامه...
رِژِه رَفتَن، رِژِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
similar
مشابه
ادامه...
مُشَابِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی