معنی shirika - جستجوی لغت در جدول جو
shirika
شرکت، سازمان، سازمانی
ادامه...
شِرکَت، سازِمان، سازِمانی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
mshirika
همکار، شریک، همدرد
ادامه...
هَمکار، شَریک، هَمدَرد
دیکشنری سواحیلی به فارسی
ushiriki
درگیری، مشارکت، شرکت
ادامه...
دَرگیری، مُشارِکَت، شِرکَت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mshiriki
رقیب، شرکت کننده
ادامه...
رَقیب، شِرکَت کُنَندِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
harika
شگفت انگیز، فوق العاده است، عالی، جالب، شگفت آور
ادامه...
شِگِفت اَنگیز، فُوق العادِه اَست، عالی، جالِب، شِگِفت آوَر
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
silika
غریزه
ادامه...
غَریزِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
sheria
فقه، قانون، قانون گذاری
ادامه...
فِقه، قانون، قانون گُذاری
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa njia ya shirika
به طور سازمانی، از طریق سازمان
ادامه...
بِه طُورِ سازِمانی، اَز طَریق سازِمان
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa njia ya mshirika
به طور مزدورانه، از طریق یک شریک
ادامه...
بِه طُورِ مُزدورانِه، اَز طَریق یِک شَریک
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mshirika wa ufadhili
همکار حامی، شریک تامین مالی
ادامه...
هَمکار حامی، شَریک تَامین مالی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mshirika wa kijamii
سوسیالیستی، شریک اجتماعی
ادامه...
سوسیالیستی، شَریک اِجتِماعی
دیکشنری سواحیلی به فارسی