معنی shabiki - جستجوی لغت در جدول جو
shabiki
متعصّب، یک طرفدار
ادامه...
مُتِعَصِّب، یِک طَرَفدار
دیکشنری سواحیلی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
mshabiki
تشویق کننده، یک طرفدار
ادامه...
تَشویق کُنَندِه، یِک طَرَفدار
دیکشنری سواحیلی به فارسی
thabiti
مصمّم، پایدار، قاطع، ثابت قدم، ثابت، قابل اعتماد، قطعی، محکم، استحکام، استوار، مقاوم
ادامه...
مُصَمَّم، پایدار، قاطِع، ثابِت قَدَم، ثابِت، قابِلِ اِعتِماد، قَطعی، مُحکَم، اِستِحکام، اُستُوار، مُقاوِم
دیکشنری سواحیلی به فارسی
silabiki
سیلابی، هجایی
ادامه...
سِیلابی، هَجایی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
stahiki
مناسب کردن، واجد شرایط
ادامه...
مُناسِب کَردَن، واجِدِ شَرایِط
دیکشنری سواحیلی به فارسی
dhabiti
صادقانه، جامد، موقّر
ادامه...
صادِقانِه، جامِد، مَوَقَّر
دیکشنری سواحیلی به فارسی