معنی servidão - جستجوی لغت در جدول جو
servidão
بردگی، اسارت
ادامه...
بَردِگی، اِسارَت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
servidor
سرویس دهنده، سرور
ادامه...
سِرویس دَهَندِه، سِروِر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
servicio
خدمت، خدمات
ادامه...
خِدمَت، خِدمات
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
servizio
خدمت، خدمات
ادامه...
خِدمَت، خِدمات
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
servidor
سرویس دهنده، سرور
ادامه...
سِرویس دَهَندِه، سِروِر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
serviço
خدمت، خدمات
ادامه...
خِدمَت، خِدمات
دیکشنری پرتغالی به فارسی
fervido
متوقّد، پرشور
ادامه...
مُتِوَقِّد، پُرشور
دیکشنری ایتالیایی به فارسی