معنی separado - جستجوی لغت در جدول جو
separado
جدا، جدا کردن، جدا شده
ادامه...
جُدا، جُدا کَردَن، جُدا شُدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
separado
جدا شده، جدا کردن، جدا
ادامه...
جُدا شُدِه، جُدا کَردَن، جُدا
دیکشنری پرتغالی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
separare
جدا کردن
ادامه...
جُدا کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
aparado
آراسته، کوتاه شده
ادامه...
آراستِه، کوتاه شُدِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
separar
جدا کردن
ادامه...
جُدا کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
esperado
منتظر شده، انتظار می رود
ادامه...
مُنتَظِر شُدِه، اِنتِظار می رَوَد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
separator
جداکننده، به طور جداگانه
ادامه...
جُداکُنَندِه، بِه طُورِ جُداگانِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
separação
جدا بودن، جدایی
ادامه...
جُدا بودَن، جُدایی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
preparado
آماده، آماده شده است
ادامه...
آمادِه، آمادِه شُدِه اَست
دیکشنری پرتغالی به فارسی
esperado
منتظر شده، انتظار می رود
ادامه...
مُنتَظِر شُدِه، اِنتِظار می رَوَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
preparado
آماده، آماده شده است
ادامه...
آمادِه، آمادِه شُدِه اَست
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
reparado
مرمّت شده، تعمیر شده است
ادامه...
مَرِمَّت شُدِه، تَعمیر شُدِه اَست
دیکشنری پرتغالی به فارسی
separato
جدا، جدا کردن
ادامه...
جُدا، جُدا کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
reparado
مرمّت شده، تعمیر شده است
ادامه...
مَرِمَّت شُدِه، تَعمیر شُدِه اَست
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
separador
جداکننده
ادامه...
جُداکُنَندِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
separador
جداکننده
ادامه...
جُداکُنَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
separar
جدا کردن
ادامه...
جُدا کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی