معنی senatore - جستجوی لغت در جدول جو
senatore
سناتور
ادامه...
سِناتور
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Senator
سناتور
ادامه...
سِناتور
دیکشنری انگلیسی به فارسی
mentore
راهنما، مربّی
ادامه...
راهنَما، مُرَبّی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Senator
سناتور
ادامه...
سِناتور
دیکشنری آلمانی به فارسی
senatör
سناتور
ادامه...
سِناتور
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
senador
سناتور
ادامه...
سِناتور
دیکشنری پرتغالی به فارسی
sentire
احساس کردن، احساس، حسّ کردن، شنیدن
ادامه...
اِحساس کَردَن، اِحساس، حِسّ کَردَن، شِنیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
senador
سناتور
ادامه...
سِناتور
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
donatore
اهداکننده
ادامه...
اِهداکُنَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
senator
سناتور
ادامه...
سِناتور
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tentatore
وسوسه انگیز، وسوسه کننده
ادامه...
وَسوَسِه اَنگیز، وَسوَسِه کُنَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
relatore
بازگوکننده، بلندگو
ادامه...
بازگوکُنَنده، بُلَندگو
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
genitore
والد، پدر و مادر
ادامه...
والِد، پِدَر و مادَر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
senatoria
سناتوری
ادامه...
سِناتوری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sognatore
رویاپرداز
ادامه...
رویاپَرداز
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
senator
سناتور
ادامه...
سِناتور
دیکشنری هلندی به فارسی
senator
سناتور، عملکرد سناتوری
ادامه...
سِناتور، عَمَلکَرد سِناتوری
دیکشنری لهستانی به فارسی
senatorenfunctie
سناتوری، سمت سناتوری
ادامه...
سِناتوری، سِمَتِ سِناتوری
دیکشنری هلندی به فارسی