معنی seismik - جستجوی لغت در جدول جو
seismik
زلزله ای، لرزه ای
ادامه...
زِلزِلِه ای، لَرزِه ای
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
sismik
زلزله ای، لرزه ای
ادامه...
زِلزِلِه ای، لَرزِه ای
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
Seismic
زلزله ای، سیسمونی
ادامه...
زِلزِلِه ای، سیسمونی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
secara seismik
به طور لرزه ای، لرزه ای
ادامه...
بِه طُورِ لَرزِه ای، لَرزِه ای
دیکشنری اندونزیایی به فارسی