معنی seimbang - جستجوی لغت در جدول جو
seimbang
منصفانه، متعادل
ادامه...
مُنصِفانِه، مُتِعادِل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
menimbang
وزن کردن
ادامه...
وَزن کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
sumbang
بی صدا، ناسازگار
ادامه...
بی صِدا، ناسازگار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
seimbang dengan baik
خوش توازن، خوب متعادل
ادامه...
خُوش توازُن، خُوب مُتِعادِل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
keseimbangan
تعادل
ادامه...
تَعَادُل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ketidakseimbangan
عدم تناسب، عدم تعادل، عدم توازن
ادامه...
عَدَمِ تَنَاسُب، عَدَمِ تَعَادُل، عَدَمِ توازُن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara tidak seimbang
به طور نامتوازن، نامتعادل
ادامه...
بِه طُورِ نامُتِوازِن، نامُتِعادِل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara seimbang
به طور متوازن، در تعادل، به طور متناسب
ادامه...
بِه طُورِ مُتِوازِن، دَر تَعَادُل، بِه طُورِ مُتِناسِب
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tidak seimbang
عدم تعادل کردن، متعادل نیست، نامتعادل
ادامه...
عَدَمِ تَعَادُل کَردَن، مُتِعادِل نیست، نامُتِعادِل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی