معنی segare - جستجوی لغت در جدول جو
segare
ارّه کردن
ادامه...
اَرِّه کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
seguro
ایمن، بیمه، تامین شده
ادامه...
ایمِن، بیمِه، تَامین شُدِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
solare
خورشیدی
ادامه...
خُورشیدی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sognare
رویابافی کردن، رؤیا
ادامه...
رُویابافی کَردَن، رُؤیا
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
spiegare
باز کردن، توضیح دهید، توضیح دادن
ادامه...
باز کَردَن، تُوضِیح دَهید، توضیح دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
spiare
جاسوسی کردن، جاسوسی
ادامه...
جاسوسی کَردَن، جاسوسی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sperare
امید داشتن، امید
ادامه...
اُمید داشتَن، اُمید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
serale
عصر
ادامه...
عَصر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
segera
فوری، سریع، به طور فوری، به زودی
ادامه...
فُوری، سَریع، بِه طُورِ فُوری، بِه زودی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
seguire
پیگیری کردن، دنبال کنید، دنباله دار بودن، دنبال کردن، نتیجه دادن
ادامه...
پِیگیری کَردَن، دُنبال کُنید، دُنبالِه دار بودَن، دُنبال کَردَن، نَتیجِه دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
setara
برابر، معادل
ادامه...
بَرابَر، مُعادِل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
gelare
یخ زدن، منجمد کردن
ادامه...
یَخ زَدَن، مُنجَمِد کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
remare
پارویی زدن، ردیف
ادامه...
پارویی زَدَن، رَدیف
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
regnare
حکومت کردن، سلطنت کنند
ادامه...
حُکومَت کَردَن، سَلطَنَت کُنَند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
regale
شاهانه، سلطنتی
ادامه...
شَاهانِه، سَلطَنَتی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
salare
نمک پاشیدن، نمک
ادامه...
نَمَک پاشیدَن، نَمَک
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sedere
صندلی گذاشتن، بنشین
ادامه...
صَندَلی گُذاشتَن، بِنِشین
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sellare
زین گذاشتن، زین
ادامه...
زین گُذاشتَن، زین
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
negare
انکار کردن، انکار کند، منفی کردن
ادامه...
اِنکار کَردَن، اِنکار کُنَد، مَنفی کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
seguro
ایمن، مطمئن، بیمه
ادامه...
ایمِن، مُطمَئِن، بیمِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
segnare
امتیاز دادن، نمره، علامت زدن
ادامه...
اِمتِیاز دادَن، نُمرِه، عَلامَت زَدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
legare
اتّحاد دادن، مقیّد کردن، بستن، بستن به، بسته شدن، باند زدن، رشته کردن
ادامه...
اِتِّحاد دادَن، مُقَیَّد کَردَن، بَستَن، بَستَن بِه، بَستِه شُدَن، باند زَدَن، رِشتِه کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
segar
چمن زدن، درو
ادامه...
چَمَن زَدَن، دِرُو
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
segar
تازه
ادامه...
تازِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
regard
زل زدن، نگاه
ادامه...
زُل زَدَن، نِگَاه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Regard
احترام، با توجّه به، ملاحظه کردن
ادامه...
اِحتِرام، با تَوَجُّه بِه، مُلاحِظِه کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
sesgar
تحریف کردن، کج کردن
ادامه...
تَحرِیف کَردَن، کَج کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
sciare
اسکی کردن، اسکی
ادامه...
اِسکی کَردَن، اِسکی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
piegare
تا کردن، بریزید، خم کردن
ادامه...
تا کَردَن، بِریزید، خَم کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pepare
فلفل زدن، فلفل
ادامه...
فِلفِل زَدَن، فِلفِل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pelare
پوست کندن
ادامه...
پوست کَندَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pagare
پرداخت کردن، پرداخت کنید
ادامه...
پَرداخت کَردَن، پَرداخت کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pregare
دعا کردن، دعا کن
ادامه...
دُعا کَردَن، دُعا کُن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pesare
وزن کردن
ادامه...
وَزن کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sudare
عرق ریختن، عرق
ادامه...
عَرَق ریختَن، عَرَق
دیکشنری ایتالیایی به فارسی