معنی sedere - جستجوی لغت در جدول جو
sedere
صندلی گذاشتن، بنشین
ادامه...
صَندَلی گُذاشتَن، بِنِشین
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ridere
پوزخند زدن، بخند، خندیدن
ادامه...
پوزخَند زَدَن، بِخَند، خَندیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
godere
لذّت بردن، لذّت ببرید
ادامه...
لَذَّت بُردَن، لَذَّت بِبَرید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
gemere
آه کشیدن، ناله، آه و فغان کردن، به آرامی گریه کردن
ادامه...
آه کِشیدَن، نالِه، آه و فَغان کَردَن، بِه آرامی گِریِه کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
rendere
ارائه دادن، دادن
ادامه...
اِرائِه دادَن، دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
scendere
پایین آوردن، فرود آمدن
ادامه...
پایین آوَردَن، فُرود آمَدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
scadere
منقضی شدن، منقضی شود
ادامه...
مُنقَضی شُدَن، مُنقَضی شَوَد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sapere
دانستن
ادامه...
دانِستَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
radere
اصلاح کردن، تراشیدن
ادامه...
اِصلاح کَردَن، تَراشیدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
credere
باور کردن، باور کنید
ادامه...
باوَر کَردَن، باوَر کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tenere
نگه داشتن، نگه دارید
ادامه...
نِگَه داشتَن، نِگَه دارید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
temere
ترسیدن، ترس
ادامه...
تَرسیدَن، تَرس
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sudare
عرق ریختن، عرق
ادامه...
عَرَق ریختَن، عَرَق
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
vendere
فروختن، فروش
ادامه...
فُروختَن، فُروش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
cadere
افتادن، سقوط، به زمین افتادن، زمین خوردن، سقوط کردن
ادامه...
اُفتادَن، سُقوط، بِه زَمین اُفتادَن، زَمین خُوردَن، سُقوط کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
essere
بودن
ادامه...
بودَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
fedele
وفادار
ادامه...
وَفادار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sepele
جزئی، ناچیز، جزئی نگری
ادامه...
جُزئی، ناچیز، جُزئی نِگَری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
vedere
دیدن، ببینید
ادامه...
دیدَن، بِبینید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pendere
افتادن، آویزان کردن، آویزان بودن
ادامه...
اُفتادَن، آویزان کَردَن، آویزان بودَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
cedere
تحویل دادن، تسلیم شدن، گذشتن
ادامه...
تَحویل دادَن، تَسلِیم شُدَن، گُذَشتَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
andere
دیگر
ادامه...
دیگَر
دیکشنری آلمانی به فارسی
Revere
احترام گذاشتن، احترام کردن
ادامه...
اِحتِرام گُذاشتَن، اِحتِرام کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Severe
شدید
ادامه...
شَدید
دیکشنری انگلیسی به فارسی
severo
سخت، شدید
ادامه...
سَخت، شَدید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
perdere
نشت کردن، از دست دادن
ادامه...
نَشت کَردَن، اَز دَست دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
segare
ارّه کردن
ادامه...
اَرِّه کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
segera
فوری، سریع، به طور فوری، به زودی
ادامه...
فُوری، سَریع، بِه طُورِ فُوری، بِه زودی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
sedurre
فریفتن، اغوا کردن
ادامه...
فَریفتَن، اِغوا کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sedersi
نشستن، بنشین
ادامه...
نِشَستَن، بِنِشین
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
spendere
صرف کردن، خرج کردن، مصرف کردن
ادامه...
صَرف کَردَن، خَرج کَردَن، مَصرَف کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
spedire
ارسال کردن، ارسال کنید، کشتی فرستادن
ادامه...
اِرسال کَردَن، اِرسال کُنید، کِشتی فِرِستادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
severo
سخت، شدید، سختگیر
ادامه...
سَخت، شَدید، سَختگیر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
severo
سخت، شدید
ادامه...
سَخت، شَدید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
kederle
اندوه بارانه، با اندوه
ادامه...
اَندوه بارانِه، با اَندوه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی