معنی sebagian - جستجوی لغت در جدول جو
sebagian
ناقص، بخش، تا حدّی
ادامه...
ناقِص، بَخش، تا حَدّی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
subbagian
زیرمجموعه، زیر بخش
ادامه...
زیرمَجموعِه، زیر بَخش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pembagian
تخصیص، توزیع، تقسیم شدگی، تقسیم کنندگی
ادامه...
تَخصِیص، تَوزِیع، تَقسیم شُدِگی، تَقسیم کُنَندِگی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
bagian
بخش
ادامه...
بَخش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
sebagian besar
عمدتاً، بیشتر از، بیشتر اوقات
ادامه...
عمدتاً، بیشتَرِ اَز، بیشتَرِ اُوقات
دیکشنری اندونزیایی به فارسی