جدول جو
جدول جو

معنی scoren - جستجوی لغت در جدول جو

scoren
امتیاز دادن، نمره
دیکشنری هلندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ورزش کردن، برای ورزش کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
حفر کردن، حفّاری کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
شنیدن، تعلّق داشتن
دیکشنری هلندی به فارسی
امتیاز دادن، امتیاز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحقیر، تمسخر، تحقیر کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نگاه کردن، خیره شدن، خیره نگاه کردن، زل زدن
دیکشنری هلندی به فارسی
سر به سینه زدن، شن و ماسه کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
صرف کردن، ذخیره کنید
دیکشنری هلندی به فارسی
اصلاح کردن، تراشیدن، بریدن
دیکشنری هلندی به فارسی
مزاحمت کردن، مزاحم، زحمت دادن
دیکشنری هلندی به فارسی
مرغ را چرب کردن، لکّه انداختن
دیکشنری هلندی به فارسی
بریدن، برشی
دیکشنری آلمانی به فارسی
سپردن، سپرده گذاری
دیکشنری هلندی به فارسی
کوبیدن، دست انداز
دیکشنری هلندی به فارسی
هدایت کردن، برای هدایت کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
صرف کردن، ذخیره کنید
دیکشنری آلمانی به فارسی
زحمت دادن، مزاحم، مختل کردن، مزاحمت کردن، مضطرب کردن
دیکشنری آلمانی به فارسی
برخورد کردن، دست انداز، کوبیدن، هل دادن
دیکشنری آلمانی به فارسی
عصرگاهی، بعد از ظهر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی