معنی satu - جستجوی لغت در جدول جو
satu
یک، یکی
ادامه...
یِک، یِکی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
surtaux de saturation
اشباع بیش از حد، اضافه بار اشباع
ادامه...
اِشباع بیش اَز حَد، اِضافِه بار اِشباع
دیکشنری فرانسوی به فارسی
oversaturatie
اشباع بیش از حد
ادامه...
اِشباع بیش اَز حَد
دیکشنری هلندی به فارسی
Oversaturation
اشباع بیش از حد
ادامه...
اِشباع بیش اَز حَد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
поліunsaturated
چرب غیر اشباع، روغن
ادامه...
چَرب غِیرِ اِشباع، رُوغَن
دیکشنری اوکراینی به فارسی
supersaturação
اشباع بیش از حد، فوق اشباع
ادامه...
اِشباع بیش اَز حَد، فُوق اِشباع
دیکشنری پرتغالی به فارسی
rosatura
صورتی، صورتی شدن
ادامه...
صورَتی، صورَتی شُدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
polinsaturo
چرب غیر اشباع، چند غیر اشباع
ادامه...
چَرب غِیرِ اِشباع، چَند غِیرِ اِشباع
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
poli unsaturated
چرب غیر اشباع
ادامه...
چَرب غِیرِ اِشباع
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
persatuan
اتّحاد، وحدت
ادامه...
اِتِّحاد، وَحدَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
poli insaturado
چرب غیر اشباع، پلی غیر اشباع
ادامه...
چَرب غِیرِ اِشباع، پُلی غِیرِ اِشباع
دیکشنری پرتغالی به فارسی
sovrasaturazione
اشباع بیش از حد، فوق اشباع
ادامه...
اِشباع بیش اَز حَد، فُوقِ اِشباع
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Polyunsaturated
چرب غیر اشباع، چند غیر اشباع
ادامه...
چَرب غِیرِ اِشباع، چَند غِیرِ اِشباع
دیکشنری انگلیسی به فارسی
sobresaturación
اشباع بیش از حد، فوق اشباع
ادامه...
اِشباع بیش اَز حَد، فُوق اِشباع
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
polyinsaturé
چرب غیر اشباع، چند غیر اشباع
ادامه...
چَرب غِیرِ اِشباع، چَند غِیرِ اِشباع
دیکشنری فرانسوی به فارسی
poliinsaturado
چرب غیر اشباع، چند غیر اشباع
ادامه...
چَرب غِیرِ اِشباع، چَند غِیرِ اِشباع
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
kesatuan
یکپارچگی، وحدت
ادامه...
یِکپارچِگی، وَحدَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tatu
سوّم، سه
ادامه...
سِوُّم، سِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
mempersatukan
متّحد کردن، متّحد شدن
ادامه...
مُتَّحِد کَردَن، مُتَّحِد شُدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menjadikan satu
تک کردن، یکی بساز
ادامه...
تَک کَردَن، یِکی بِساز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
bersatu
متّحد، متّحد شدن
ادامه...
مُتَّحِد، مُتَّحِد شُدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
satu jam
یک ساعته، یک ساعت
ادامه...
یِک ساعتِه، یِک ساعَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
saturasi berlebihan
اشباع بیش از حد
ادامه...
اِشباع بیش اَز حَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
saturare
اشباع کردن
ادامه...
اِشباع کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
saturazione
اشباع
ادامه...
اِشباع
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
saturação
اشباع
ادامه...
اِشباع
دیکشنری پرتغالی به فارسی
saturar
اشباع کردن
ادامه...
اِشباع کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
saturación
اشباع
ادامه...
اِشباع
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
saturar
اشباع کردن
ادامه...
اِشباع کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
saturation
اشباع
ادامه...
اِشباع
دیکشنری فرانسوی به فارسی
saturer
اشباع کردن
ادامه...
اِشباع کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
saturer d'eau
آبگرفته کردن، با آب اشباع کنید
ادامه...
آبگِرِفتِه کَردَن، با آب اِشباع کُنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
polyunsaturated
چرب غیر اشباع، چند غیر اشباع
ادامه...
چَرب غِیرِ اِشباع، چَند غِیرِ اِشباع
دیکشنری سواحیلی به فارسی