معنی równość - جستجوی لغت در جدول جو
równość
برابری، یکنواختی
ادامه...
بَرابَری، یِکنَواختی
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
pewność
اطمینان، پایه مطمئن، اعتماد به نفس، مطمئن، اعتماد
ادامه...
اِطمینان، پایِه مُطمَئِن، اِعتِماد بِه نَفس، مُطمَئِن، اِعتِماد
دیکشنری لهستانی به فارسی
próżność
بیهودگی، بیهوده، غرور، غمگین
ادامه...
بیهودِگی، بیهودِه، غُرور، غَمگین
دیکشنری لهستانی به فارسی
równać
برابر بودن، برابری
ادامه...
بَرابَر بودَن، بَرابَری
دیکشنری لهستانی به فارسی
równo
به طور هموار، بدون تغییر، به طور مساوی، با فاصله یکنواخت
ادامه...
بِه طُورِ هَموار، بِدونِ تَغییر، بِه طُورِ مُساوی، با فاصِلِه یِکنَواخت
دیکشنری لهستانی به فارسی
nierówność
نابرابری، بمیر، ناهمواری، بی نظمی، زبری، گریی، گزینه، تفاوت، متفاوت است، برجستگی، وضوح
ادامه...
نابرابَری، بِمیر، ناهَمواری، بی نَظمی، زِبری، گَریی، گَزینِه، تَفاوُت، مُتِفاوِت اَست، بَرجَستِگی، وُضوح
دیکشنری لهستانی به فارسی