معنی róg - جستجوی لغت در جدول جو
róg
گوشه
ادامه...
گوشِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
wróg
دشمن، مخالفت کردن
ادامه...
دُشمَن، مُخالِفَت کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
zapędzony w róg
گرفتار، زندانی شده است
ادامه...
گِرِفتار، زِندانی شُدِه اَست
دیکشنری لهستانی به فارسی
zapędzić w róg
گوشه گرفتن، انفرادی
ادامه...
گوشِه گِرِفتَن، اِنفِرادی
دیکشنری لهستانی به فارسی