معنی rozłączyć - جستجوی لغت در جدول جو
rozłączyć
قطع کردن
ادامه...
قَطع کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
podłączyć
وصل کردن، وصیّت نامه
ادامه...
وَصل کَردَن، وَصیَّت نامِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
dołączyć
چسباندن، چوب، پیوستن، مستمرّ
ادامه...
چَسباندَن، چوب، پِیوَستَن، مُستَمِرّ
دیکشنری لهستانی به فارسی