معنی rozwiać - جستجوی لغت در جدول جو
rozwiać
زدودن، اسطوره زدایی
ادامه...
زُدودَن، اُسطورِه زُدایی
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
rozwijać
توسعه دادن، توسعه مجدّد
ادامه...
تَوسِعَه دادَن، تَوسِعَه مُجَدَّد
دیکشنری لهستانی به فارسی
rozwinąć
باز کردن، باز کردن بسته بندی، باز کردن رول ها
ادامه...
باز کَردَن، باز کَردَن بَستِه بَندی، باز کَردَن رول ها
دیکشنری لهستانی به فارسی
rozważać
در نظر گرفتن، در نهایت، تفکّر کردن، متفکّرانه
ادامه...
دَر نَظَر گِرِفتَن، دَر نَهایَت، تَفَکُّر کَردَن، مُتِفَکِّرانِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
rozpiąć
دکمه زدن، جزم گرایی، باز کردن، گشودن
ادامه...
دُکمِه زَدَن، جَزم گَرایی، باز کَردَن، گُشودَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
rozmiar
اندازه، اندازه گیری
ادامه...
اَندازِه، اَندازِه گیری
دیکشنری لهستانی به فارسی
rozmawiać
صحبت کردن، بلند شدن، گپ زدن
ادامه...
صُحبَت کَردَن، بُلَند شُدَن، گَپ زَدَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
pozwać
شکایت کردن، تشکیل
ادامه...
شِکایَت کَردَن، تَشکیل
دیکشنری لهستانی به فارسی