معنی rozgniatany - جستجوی لغت در جدول جو
rozgniatany
قابل فشردن، فشرده شده
ادامه...
قابِلِ فِشُردَن، فِشُردِه شُدِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
rozgniewany
عصبی
ادامه...
عَصَبی
دیکشنری لهستانی به فارسی