معنی rozdzierający - جستجوی لغت در جدول جو
rozdzierający
دردآور، دردناک
ادامه...
دَردآوَر، دَردناک
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
rozdzierająco
به طور غم انگیز، تأسف بار، دردناکانه، درد، به طور دلخراش، لمس کردن
ادامه...
بِه طُورِ غَم اَنگیز، تَأسُف بار، دَردناکانِه، دَرد، بِه طُورِ دِلخَراش، لَمس کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی