rozdzierająco به طور غم انگیز، تأسف بار، دردناکانه، درد، به طور دلخراش، لمس کردن ادامه... بِه طُورِ غَم اَنگیز، تَأسُف بار، دَردناکانِه، دَرد، بِه طُورِ دِلخَراش، لَمس کَردَن دیکشنری لهستانی به فارسی