معنی rotacja - جستجوی لغت در جدول جو
rotacja
چرخش، در حال چرخش
ادامه...
چَرخِش، دَر حالِ چَرخِش
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
notacja
یادداشت، ذخیره کنید
ادامه...
یادداشت، ذَخیرِه کُنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
relacja
رابطه
ادامه...
رابِطِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
mutacja
جهش، پرش
ادامه...
جَهش، پَرِش
دیکشنری لهستانی به فارسی
irytacja
عصبانیّت، آزار دهنده، آزار، آزار و اذیّت، کسل کنندگی، خسته کننده
ادامه...
عَصَبانیَّت، آزار دَهَندِه، آزار، آزار و اَذیَّت، کِسِل کُنَندِگی، خَستِه کُنَندِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
oracja
سخنرانی
ادامه...
سُخَنرانی
دیکشنری لهستانی به فارسی
stacja
ایستگاه، پارک
ادامه...
ایستگاه، پارک
دیکشنری لهستانی به فارسی
racja
مقدار معیّن، مقیاس
ادامه...
مِقدار مُعَیَّن، مِقیاس
دیکشنری لهستانی به فارسی