جدول جو
جدول جو

معنی rosto - جستجوی لغت در جدول جو

rosto
چهره، صورت
دیکشنری پرتغالی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

صاف کردن، جلا دادن
دیکشنری لهستانی به فارسی
ایستاده
دیکشنری لهستانی به فارسی
سادگی فکری، ساده
دیکشنری لهستانی به فارسی
مستطیلی بودن، مسئول
دیکشنری لهستانی به فارسی
مستطیل شکل، مستطیل بودن
دیکشنری لهستانی به فارسی
به طور عمودی، عمیق
دیکشنری لهستانی به فارسی
عمودیت، عمودی بودن
دیکشنری لهستانی به فارسی
عمودی
دیکشنری لهستانی به فارسی
راستی، حقیقت، سادگی، ساده لوح، معمولی بودن، صداقت، منفجر شدن
دیکشنری لهستانی به فارسی
خوشه ای، پوسته دار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
به طور صریح و روشن، به صورت خصوصی، به طور ایستاده، با خیال راحت، به طور مستقیم، مستند
دیکشنری لهستانی به فارسی
بی چهرگی، کمبود صورت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
خراب، شکسته، گسسته
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
صورتی، گل رز
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
قرمز
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
به طور شکسته، شکسته، خراب، گسسته
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
مکان، محل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
هزینه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
هزینه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
چهره، صورت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
خوشه ای، پوسته دار
دیکشنری پرتغالی به فارسی