معنی rosa - جستجوی لغت در جدول جو
rosa
صورتی
ادامه...
صورَتی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
rosa
صورتی
ادامه...
صورَتی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
rosa
صورتی، گل رز
ادامه...
صورَتی، گُلِ رُز
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
rosa
صورتی
ادامه...
صورَتی
دیکشنری آلمانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
de manera sonrosada
با طراوت، به شکلی گلگون
ادامه...
با طَراوَت، بِه شِکلی گُلگون
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
numerosa
بسیار، متعدّد
ادامه...
بِسیار، مُتَعَدِّد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
vigorosamente
به طور قوی، به شدّت
ادامه...
بِه طُورِ قَوی، بِه شِدَّت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
de manera rigurosa
با دقّت، به شدّت
ادامه...
با دِقَّت، بِه شِدَّت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
de manera quejumbrosa
به طور شکایت آمیز، به شیوه ای گلایه آمیز، به طور فریادکنان
ادامه...
بِه طُورِ شِکایَت آمیز، بِه شیوِه ای گِلایِه آمیز، بِه طُورِ فریادکُنان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
de manera peligrosa
به طور خطرناک، به روشی خطرناک
ادامه...
بِه طُورِ خَطَرناک، بِه رَوِشی خَطَرناک
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
de manera temerosa
با ترس، به شکلی ترسناک
ادامه...
با تَرس، بِه شِکلی تَرسناک
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
de manera sabrosa
با طعم عالی، به روشی خوشمزه
ادامه...
با طَعم عالی، بِه رَوِشی خُوشمَزِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
peligrosamente
به طور خطرناک، خطرناک
ادامه...
بِه طُورِ خَطَرناک، خَطَرناک
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
desastrosamente
فاجعه آمیزانه، فاجعه بار
ادامه...
فاجِعِه آمیزانِه، فاجِعِه بار
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
deshonrosamente
ننگ آمیزانه، بی شرف
ادامه...
نَنگ آمیزانِه، بی شَرَف
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
generosamente
به طور سخاوتمندانه، سخاوتمندانه
ادامه...
بِه طُورِ سَخاوَتمَندانِه، سَخاوَتمَندانِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
poderosamente
به طور قدرتمند، با قدرت، با قدرت زیاد
ادامه...
بِه طُورِ قُدرَتمَند، با قُدرَت، با قُدرَت زیاد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
quejumbrosamente
نالان گونه، به طور شاکی
ادامه...
نالان گونِه، بِه طُورِ شاکی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
porosamente
به طور متخلخل، متخلخل
ادامه...
بِه طُورِ مُتِخَلخِل، مُتِخَلخِل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
olorosamente
عطری، بدبو
ادامه...
عِطری، بَدبُو
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
rosa caldo
صورتی داغ، صورتی تند
ادامه...
صورَتی داغ، صورَتی تُند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
resa
تسلیم، تسلیم شدن
ادامه...
تَسلِیم، تَسلِیم شُدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
rosé
صورتی
ادامه...
صورَتی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
rose
صورتی
ادامه...
صورَتی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
risa
خنده
ادامه...
خَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
rasa
طعم، طعم و مزّه، مزّه
ادامه...
طَعم، طَعم و مَزِّه، مَزِّه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kosa
اشتباه کردن، اشتباه، خطا، عیب، عیب دار، سهو، لغزش
ادامه...
اِشتِباه کَردَن، اِشتِباه، خَطا، عِیب، عِیب دار، سَهو، لَغزِش
دیکشنری سواحیلی به فارسی
rosato
صورتی، گل رز
ادامه...
صورَتی، گُلِ رُز
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Rosa
صورتی
ادامه...
صورَتی
دیکشنری آلمانی به فارسی
rosado
صورتی
ادامه...
صورَتی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
rosa caliente
صورتی داغ، صورتی تند
ادامه...
صورَتی داغ، صورَتی تُند
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
rosado
صورتی، گلگون
ادامه...
صورَتی، گُلگون
دیکشنری پرتغالی به فارسی
rosa quente
صورتی داغ، صورتی تند
ادامه...
صورَتی داغ، صورَتی تُند
دیکشنری پرتغالی به فارسی
rosatura
صورتی، صورتی شدن
ادامه...
صورَتی، صورَتی شُدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
asquerosamente
به شکل مشمئزکننده، منزجر کننده
ادامه...
بِه شِکلِ مُشمَئِزکُنَندِه، مُنزَجِر کُنَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی