معنی rimbalzare - جستجوی لغت در جدول جو
rimbalzare
بازگشتن، جهش، پریدن
ادامه...
بازگَشتَن، جَهش، پَریدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
rimbalzante
پرش، فنری
ادامه...
پَرِش، فَنَری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ribaltare
برگشت دادن، واژگون شدن
ادامه...
بَرگَشت دادَن، واژگون شُدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
imballare
بسته بندی کردن، بسته، جعبه کردن
ادامه...
بَستِه بَندی کَردَن، بَستِه، جَعبِه کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی