معنی rico - جستجوی لغت در جدول جو
rico
ثروتمند
ادامه...
ثَروَتمَند
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
rico
ثروتمند
ادامه...
ثَروَتمَند
دیکشنری پرتغالی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
riconferma
تایید مجدّد
ادامه...
تَایید مُجَدَّد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
riconosciuto
پذیرفته شده، شناخته شده
ادامه...
پَذیرُفتِه شُدِه، شِناختِه شُدِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
riconoscimento
شناسایی، شناخت، قدردانی
ادامه...
شِناسایی، شِناخت، قَدردانی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
riconoscibile
قابل شناسایی، قابل تشخیص
ادامه...
قابِلِ شِناسایی، قابِلِ تَشخیص
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
riconoscere
تصویب کردن، تشخیص دهد، شناختن
ادامه...
تَصوِیب کَردَن، تَشخیص دَهَد، شِناختَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
riconfigurazione
پیکربندی مجدّد
ادامه...
پِیکَربَندی مُجَدَّد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
riconfigurare
پیکربندی مجدّد کردن، پیکربندی مجدّد
ادامه...
پِیکَربَندی مُجَدَّد کَردَن، پِیکَربَندی مُجَدَّد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
riconciliazione
آشتی
ادامه...
آشتی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ricontaminazione
آلودگی مجدّد
ادامه...
آلودِگی مُجَدَّد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
riconciliare
صلح دادن، آشتی دادن
ادامه...
صُلح دادَن، آشتی دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ricompensa
پاداش
ادامه...
پاداش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ricomparsa
تکرار، ظهور مجدّد
ادامه...
تِکرَار، ظُهور مُجَدَّد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ricominciamento
آغاز مجدّد، راه اندازی مجدّد
ادامه...
آغاز مُجَدَّد، راه اَندازی مُجَدَّد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ricollocazione
انتقال، جابجایی
ادامه...
اِنتِقال، جابِجایی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ricognizione
شناسایی
ادامه...
شِناسایی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
riconsiderare
دوباره بررسی کردن، تجدید نظر کند
ادامه...
دُوبارِه بَررَسی کَردَن، تَجدیدِ نَظَر کُنَد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
riconvocare
دوباره گرد هم آمدن، تشکیل مجدّد
ادامه...
دوبارِه گِردِ هَم آمَدَن، تَشکیل مُجَدَّد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ricostruire
بازسازی کردن، بازسازی کنید
ادامه...
بازسازی کَردَن، بازسازی کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
riso
خنده
ادامه...
خَندِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
risco
ریسک پذیری، خطر
ادامه...
ریسک پَذیری، خَطَر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ricco
ثروتمند
ادامه...
ثَروَتمَند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ricovero in ospedale
بستری شدن، بستری شدن در بیمارستان
ادامه...
بَستَری شُدَن، بَستَری شُدَن دَر بیمارِستان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ricoverare
بستری کردن، بستری شدن
ادامه...
بَستَری کَردَن، بَستَری شُدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ricostruzione
بازسازی
ادامه...
بازسازی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ricostituire
بازسازی کردن، بازسازی کند
ادامه...
بازسازی کَردَن، بازسازی کُنَد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ricoperto
پوشیده شده
ادامه...
پوشیدِه شُدِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ricorrere
پناه بردن، توسّل
ادامه...
پَناه بُردَن، تَوَسُّل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ricorrenza
تکرار، سالگرد
ادامه...
تِکرَار، سالگَرد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ricorrentemente
مکرّراً، به طور مکرّر
ادامه...
مُکَرَّراً، بِه طُورِ مُکَرَّر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ricorrente
مدّعی، تکرار شونده، مکرّر
ادامه...
مُدَّعی، تِکرَار شَوَندِه، مُکَرَّر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ricordo
یادآوری، یادم می آید
ادامه...
یادآوَری، یادَم مِی آیَد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ricordare
به یاد آوردن، به یاد داشته باشید، یادآوری کردن
ادامه...
بِه یاد آوَردَن، بِه یاد داشتِه باشید، یادآوَری کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
periférico
جانبی، محیطی
ادامه...
جانِبی، مُحیطی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی