معنی reprezentatywny - جستجوی لغت در جدول جو
reprezentatywny
نماینده، نمک
ادامه...
نَمَایَندِه، نَمَک
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
niereprezentatywny
غیر مؤثّر، مدنی
ادامه...
غِیرِ مُؤثِّر، مَدَنی
دیکشنری لهستانی به فارسی