معنی remaja - جستجوی لغت در جدول جو
remaja
نوجوانانه، نوجوان
ادامه...
نَوجَوَانانِه، نَوجَوَان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
menaja
حمایت کردن، حامی
ادامه...
حِمایَت کَردَن، حامی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
remesa
حواله، محموله
ادامه...
حَوالِه، مَحمُولَه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
relacja
رابطه
ادامه...
رابِطِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
remare
پارویی زدن، ردیف
ادامه...
پارویی زَدَن، رَدیف
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
remar
پارویی زدن، ردیف
ادامه...
پارویی زَدَن، رَدیف
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
remar
پارویی زدن، ردیف
ادامه...
پارویی زَدَن، رَدیف
دیکشنری پرتغالی به فارسی
keremajaan
جوانی، جوانان
ادامه...
جَوانی، جَوانان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
masa remaja
نوجوانی
ادامه...
نَوجَوَانی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
peremajaan
احیاء جوانی، جوان سازی، باز جوان کننده
ادامه...
اِحیاء جَوانی، جَوان سازی، باز جَوان کُنَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara remaja
نوجوانانه، به عنوان یک نوجوان
ادامه...
نَوجَوَانانِه، بِه عُنوانِ یِک نَوجَوَان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی