معنی regulować - جستجوی لغت در جدول جو
regulować
تنظیم کردن، مجموعه
ادامه...
تَنظِیم کَردَن، مَجموعِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
regulowany
قابل تنظیم، به وضوح
ادامه...
قابِلِ تَنظِیم، بِه وُضوح
دیکشنری لهستانی به فارسی
żeglować
قایق رانی کردن، قبل از
ادامه...
قایِق رانی کَردَن، قَبل اَز
دیکشنری لهستانی به فارسی