معنی regulowany - جستجوی لغت در جدول جو
regulowany
قابل تنظیم، به وضوح
ادامه...
قابِلِ تَنظِیم، بِه وُضوح
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
regulować
تنظیم کردن، مجموعه
ادامه...
تَنظِیم کَردَن، مَجموعِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
nieregulowany
غیرمقرّر، اشتباه
ادامه...
غِیرِمُقَرَّر، اِشتِباه
دیکشنری لهستانی به فارسی