معنی regularny - جستجوی لغت در جدول جو
regularny
منظّم، به طور منظّم
ادامه...
مُنَظَّم، بِه طُورِ مُنَظَّم
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Regularly
منظّم، به طور منظّم
ادامه...
مُنَظَّم، بِه طُورِ مُنَظَّم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
regularnie
منظّم
ادامه...
مُنَظَّم
دیکشنری لهستانی به فارسی
regular
تنظیم کردن، منظّم
ادامه...
تَنظِیم کَردَن، مُنَظَّم
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
regular
تنظیم کردن، منظّم
ادامه...
تَنظِیم کَردَن، مُنَظَّم
دیکشنری پرتغالی به فارسی
nieregularny
نامنظّم، اشتباه
ادامه...
نامُنَظَّم، اِشتِباه
دیکشنری لهستانی به فارسی