جدول جو
جدول جو

معنی regularnie - جستجوی لغت در جدول جو

regularnie
منظّم
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

منظّم، به طور منظّم
دیکشنری لهستانی به فارسی
به طور لکّه لکّه، به صورت لگاریتمی، به طور غیرقابل پیش بینی، جدایی ناپذیر، به طور نامنظّم، نادرست
دیکشنری لهستانی به فارسی