معنی regresif - جستجوی لغت در جدول جو
regresif
رو به عقب، قهقرایی
ادامه...
رُو بِه عَقَب، قَهقَرایی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
represif
سرکوبگر
ادامه...
سَرکوبگَر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
régressif
رو به عقب، قهقرایی
ادامه...
رُو بِه عَقَب، قَهقَرایی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
regresar
بازگشتن، به عقب برگرد
ادامه...
بازگَشتَن، بِه عَقَب بَرگَرد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
progresif
پیشرفته، مترقّی
ادامه...
پیشرَفتِه، مُتِرَقّی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
depresif
ناامید کننده، افسرده، افسردگی آور
ادامه...
نااُمید کُنَندِه، اَفسُردِه، اَفسُردِگی آوَر
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
regressief
رو به عقب، قهقرایی
ادامه...
رُو بِه عَقَب، قَهقَرایی
دیکشنری هلندی به فارسی
agresif
دولت مردانه، تهاجمی، خوش جوش، پرخاشگر
ادامه...
دولَت مَردانِه، تَهَاجُمی، خُوش جُوش، پَرخاشگَر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
resesif
پس زننده، مغلوب
ادامه...
پَس زَنَندِه، مَغلوب
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
secara regresif
به طور معکوس، به صورت قهقرایی
ادامه...
بِه طُورِ مَعکوس، بِه صورَت قَهقَرایی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی