معنی regolare - جستجوی لغت در جدول جو
regolare
تنظیم کردن، منظّم
ادامه...
تَنظِیم کَردَن، مُنَظَّم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
irregolare
ناهمگون، نامنظّم
ادامه...
ناهَمگون، نامُنَظَّم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
regalare
هدیه دادن، دادن
ادامه...
هَدیه دادَن، دادَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
secolare
دنیوی، سکولار
ادامه...
دُنیَوِی، سِکُولار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
angolare
زاویه دار، زاویه ای
ادامه...
زاویِه دار، زاویِه ای
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
revocare
باطل کردن، لغو
ادامه...
باطِل کَردَن، لَغو
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
rotolare
غلتیدن، رول
ادامه...
غَلتیدَن، رول
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
regalar
هدیه دادن، هدیه بده
ادامه...
هَدیه دادَن، هَدیه بِدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
regular
تنظیم کردن، منظّم
ادامه...
تَنظِیم کَردَن، مُنَظَّم
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
regular
تنظیم کردن، منظّم
ادامه...
تَنظِیم کَردَن، مُنَظَّم
دیکشنری پرتغالی به فارسی
regnare
حکومت کردن، سلطنت کنند
ادامه...
حُکومَت کَردَن، سَلطَنَت کُنَند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
regola
قانون، حکومت کند
ادامه...
قانون، حُکومَت کُند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
in modo irregolare
به طور غیرقابل پیش بینی، به طور نامنظّم
ادامه...
بِه طُورِ غِیرِقابِلِ پیش بینی، بِه طُورِ نامُنَظَّم
دیکشنری ایتالیایی به فارسی