معنی regional - جستجوی لغت در جدول جو
regional
منطقه ای
ادامه...
مَنطَقِه ای
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
regional
منطقه ای
ادامه...
مَنطَقِه ای
دیکشنری پرتغالی به فارسی
regional
منطقه ای
ادامه...
مَنطَقِه ای
دیکشنری آلمانی به فارسی
regional
منطقه ای
ادامه...
مَنطَقِه ای
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
regionalmente
منطقه ای
ادامه...
مَنطَقِه ای
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
regionalisering
منطقه ای سازی، منطقه ای شدن
ادامه...
مَنطَقِه ای سازی، مَنطَقِه ای شُدَن
دیکشنری هلندی به فارسی
regionalizzazione
منطقه ای سازی، منطقه ای شدن
ادامه...
مَنطَقِه ای سازی، مَنطَقِه ای شُدَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
regionalmente
منطقه ای
ادامه...
مَنطَقِه ای
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
regionalisasi
منطقه ای سازی، منطقه ای شدن
ادامه...
مَنطَقِه ای سازی، مَنطَقِه ای شُدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
regionalização
منطقه ای سازی، منطقه ای شدن
ادامه...
مَنطَقِه ای سازی، مَنطَقِه ای شُدَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
regionalmente
منطقه ای
ادامه...
مَنطَقِه ای
دیکشنری پرتغالی به فارسی
regionalizacja
منطقه ای سازی، سرزمین گرایی
ادامه...
مَنطَقِه ای سازی، سَرزَمین گَرایی
دیکشنری لهستانی به فارسی
regionalnie
منطقه ای، منطقه ای شدن
ادامه...
مَنطَقِه ای، مَنطَقِه ای شُدَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
regionalización
منطقه ای سازی، منطقه ای شدن
ادامه...
مَنطَقِه ای سازی، مَنطَقِه ای شُدَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
rational
منطقی
ادامه...
مَنطِقی
دیکشنری آلمانی به فارسی
rasional
منطقی
ادامه...
مَنطِقی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
racional
منطقی
ادامه...
مَنطِقی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
racional
منطقی
ادامه...
مَنطِقی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
regionaal
منطقه ای
ادامه...
مَنطَقِه ای
دیکشنری هلندی به فارسی
Regional
منطقه ای
ادامه...
مَنطَقِه ای
دیکشنری انگلیسی به فارسی
régional
منطقه ای
ادامه...
مَنطَقِه ای
دیکشنری فرانسوی به فارسی
regionalny
منطقه ای
ادامه...
مَنطَقِه ای
دیکشنری لهستانی به فارسی
regionale
منطقه ای
ادامه...
مَنطَقِه ای
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
secara regional
منطقه ای
ادامه...
مَنطَقِه ای
دیکشنری اندونزیایی به فارسی