معنی reaksi - جستجوی لغت در جدول جو
reaksi
واکنش
ادامه...
وَاکُنِش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
bereaksi
واکنش نشان دادن، واکنش نشان دهند
ادامه...
وَاکُنِش نِشان دادَن، وَاکُنِش نِشان دَهَند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
fraksi
کسری، جناح
ادامه...
کَسری، جِناح
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
relasi
رابطه
ادامه...
رابِطِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
refraksi
انکسار
ادامه...
اِنکِسار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
reaktif
واکنشی، واکنش پذیر
ادامه...
وَاکُنِشی، وَاکُنِش پَذیر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
traksi
کشش
ادامه...
کِشِش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
renkli
رنگین، رنگارنگ
ادامه...
رَنگین، رَنگارَنگ
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
reaktif
واکنشی، معرّف
ادامه...
وَاکُنِشی، مُعَرِّف
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
renksiz
بی رنگ
ادامه...
بی رَنگ
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
reaktiv
واکنشی، واکنش پذیر
ادامه...
وَاکُنِشی، وَاکُنِش پَذیر
دیکشنری آلمانی به فارسی
faksi
جناح
ادامه...
جِناح
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
reaksi berlebihan
واکنش بیش از حد
ادامه...
وَاکُنِش بیش اَز حَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
reaksiyonculuk
واکنشیّت، ارتجاعی
ادامه...
وَاکُنِشِیَّت، اِرتِجاعی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
cepat bereaksi
سریع الاثر، سریع واکنش نشان دهند
ادامه...
سَریع الاَثَر، سَریع وَاکُنِش نِشان دَهَند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی