معنی rasmi - جستجوی لغت در جدول جو
rasmi
رسمی، رسماً، رسمیت
ادامه...
رَسمی، رَسماً، رَسمِیَت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
resmi
رسمی
ادامه...
رَسمی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
resmi
رسمی
ادامه...
رَسمی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
trasmittanza
انتقال
ادامه...
اِنتِقال
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
trasmissibile
قابل انتقال
ادامه...
قابِلِ اِنتِقال
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
isiyo rasmi
غیررسمی
ادامه...
غیرِرَسمی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa njia isiyo rasmi
به طور غیررسمی، به صورت غیر رسمی، غیررسمی
ادامه...
بِه طُورِ غیرِرَسمی، بِه صورَتِ غِیرِ رَسمی، غیرِرَسمی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
urekebishaji rasmi
رسمی سازی، تصحیح رسمی
ادامه...
رَسمی سازی، تَصحِیح رَسمی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
si rasmi
غیررسمی، رسمی نیست
ادامه...
غیرِرَسمی، رَسمی نیست
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kuweka rasmi
رسمی کردن، رسمی نگه داشتن
ادامه...
رَسمی کَردَن، رَسمی نِگَه داشتَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
nusu rasmi
نیمه رسمی
ادامه...
نیمِه رَسمی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa rasmi
به طور رسمی، رسماً
ادامه...
بِه طُورِ رَسمی، رَسماً
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa nusu rasmi
نیمه رسمی، به صورت نیمه رسمی
ادامه...
نیمِه رَسمی، بِه صورَت نِیمِه رَسمی
دیکشنری سواحیلی به فارسی