معنی rahmat - جستجوی لغت در جدول جو
rahmat
فیض، لطف
ادامه...
فِیض، لُطف
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
rahat
راحت بخش، راحت، دنج، دلپذیر
ادامه...
راحَت بَخش، راحَت، دِنج، دِلپَذیر
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
dramat
درام، دراماتیک
ادامه...
دِرام، دِراماتیک
دیکشنری لهستانی به فارسی
zahmet
مشکلات آفرینی، اذیّت کردن
ادامه...
مُشکِلات آفَرینی، اَذیَّت کَردَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
rahmen
چارچوب قرار دادن، قاب
ادامه...
چارچوب قَرار دادَن، قاب
دیکشنری آلمانی به فارسی
jahat
شیطانی، شریر، شرور، بدخوٰاه، پست، وحشی، زشتی
ادامه...
شِیطانی، شَریر، شَرور، بَدخوٰاه، پَست، وَحشی، زِشتی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ramai
شلوغ
ادامه...
شُلوغ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ramah
خوش برخورد، دوستانه، صمیمی، اجتماعی، دل گرم، خارجی، خوش مشرب، خوش آمد گو
ادامه...
خُوش بَرخُورد، دوستانِه، صَمیمی، اِجتِماعی، دِل گَرم، خارِجی، خُوش مَشرَب، خُوش آمَد گُو
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
raha
خوشایندی، لذّت
ادامه...
خُوشایَندی، لَذَّت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
memberi rahmat
رحمت کردن، فیض بده
ادامه...
رَحمَت کَردَن، فِیض بِدِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی