جدول جو
جدول جو

معنی racja - جستجوی لغت در جدول جو

racja
مقدار معیّن، مقیاس
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

بیانیه مخالف، بیضی شکل
دیکشنری لهستانی به فارسی
رمزگشایی
دیکشنری لهستانی به فارسی
نمایش، نمایش داده شود
دیکشنری لهستانی به فارسی
شمارش، قابل شمارش
دیکشنری لهستانی به فارسی
مهاجرت، مهاجرت کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
لیاقت سالاری، لابی
دیکشنری لهستانی به فارسی
شرکت، مشارکت
دیکشنری لهستانی به فارسی
مقدّس سازی، مسح کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
فدراسیون، فدرال
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیکربندی، پیکربندی کنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
اتّحادیه، اتّحادیه سازی
دیکشنری لهستانی به فارسی
حکومت توده ای، تئوکراسی
دیکشنری لهستانی به فارسی
تسلّط یک نفره، راحتی
دیکشنری لهستانی به فارسی
شماره گذاری، یک شماره بگیرید
دیکشنری لهستانی به فارسی
سوراخ کاری، دوختن
دیکشنری لهستانی به فارسی
تجزیه، تجمّع، جدایی
دیکشنری لهستانی به فارسی
فیلتراسیون، فیلم برداری
دیکشنری لهستانی به فارسی
سخنرانی
دیکشنری لهستانی به فارسی
ارتعاش، ارتفاع
دیکشنری لهستانی به فارسی
روایت، شدّت
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیکربندی مجدّد
دیکشنری لهستانی به فارسی
کالیبراسیون مجدّد، کامل
دیکشنری لهستانی به فارسی
ثبت نام، استخدام کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
باززایی، بازسازی
دیکشنری لهستانی به فارسی
بازسازی، بازسازی شده
دیکشنری لهستانی به فارسی
فرهنگ پذیری، تحصیل کرده
دیکشنری لهستانی به فارسی
زوال، انحطاط، تنزّل
دیکشنری لهستانی به فارسی
مدیریّت
دیکشنری لهستانی به فارسی
واج آرایی، زور
دیکشنری لهستانی به فارسی
کشف، کشف کنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
دموکراسی، دنج
دیکشنری لهستانی به فارسی
حواس پرتی، پراکندگی
دیکشنری لهستانی به فارسی
اعلامیّه
دیکشنری لهستانی به فارسی
هماهنگی، همبستگی
دیکشنری لهستانی به فارسی