pytać پرس و جو کردن، بپرسید، پرسش کردن، کنجکاو، پرسیدن، گرفتگی ادامه... پُرس و جو کَردَن، بِپُرسید، پُرسِش کَردَن، کُنجکاو، پُرسیدَن، گِرِفتِگی دیکشنری لهستانی به فارسی