معنی pulsante - جستجوی لغت در جدول جو
pulsante
تپنده، ضربان دار
ادامه...
تَپَندِه، ضَرَبان دار
دیکشنری پرتغالی به فارسی
pulsante
تپنده، دکمه
ادامه...
تَپَندِه، دُکمِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
punzante
تند، نیش زدن، سوزاننده
ادامه...
تُند، نِیش زَدَن، سوزانَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pulsatie
ضربان
ادامه...
ضَرَبان
دیکشنری هلندی به فارسی
pesante
سنگین
ادامه...
سَنگین
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pulsare
تپش داشتن، ضربان دار
ادامه...
تَپِش داشتَن، ضَرَبان دار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی