psychedelisch روانی، روانگردان، به طور روان گردان ادامه... رَوانی، رَوانگَردان، بِه طُورِ رَوان گَردان دیکشنری هلندی به فارسی
psychedelisch به طور روان گردان، روانگردان، روانی ادامه... بِه طُورِ رَوان گَردان، رَوانگَردان، رَوانی دیکشنری آلمانی به فارسی