معنی przyjść - جستجوی لغت در جدول جو
przyjść
آمدن، طبقه بندی شده
ادامه...
آمَدَن، طَبَقِه بَندی شُدِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
przejść
عبور کردن، تجاوز کند
ادامه...
عُبور کَردَن، تَجاوُز کُنَد
دیکشنری لهستانی به فارسی
przybić
میخکوب کردن، میراث
ادامه...
میخکوب کَردَن، میراث
دیکشنری لهستانی به فارسی
przejąć
تصرّف کردن، اختلاس
ادامه...
تَصَرُّف کَردَن، اِختِلاس
دیکشنری لهستانی به فارسی
prząść
نخ ریختن، ارائه
ادامه...
نَخ ریختَن، اِرائِه
دیکشنری لهستانی به فارسی