przyjazny دوستانه، حسّاس، خوش برخورد، خوش بینانه، خوشایند، خوب، صمیمی، دلچسب ادامه... دوستانِه، حَسّاس، خُوش بَرخُورد، خُوش بینانِه، خُوشایَند، خوب، صَمیمی، دِلچَسب دیکشنری لهستانی به فارسی