معنی przygotować - جستجوی لغت در جدول جو
przygotować
آماده کردن، آمار
ادامه...
آمادِه کَردَن، آمار
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
przymocować
چسباندن، ملحق شدن
ادامه...
چَسباندَن، مُلحَق شُدَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
przygotowany
آماده
ادامه...
آمادِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
przygotować miętę
نعناع تهیّه کردن، نفس نفس زدن
ادامه...
نَعناع تَهیِّه کَردَن، نَفَس نَفَس زَدَن
دیکشنری لهستانی به فارسی