معنی przestrzennie - جستجوی لغت در جدول جو
przestrzennie
به طور فضایی، اسپاستیک
ادامه...
بِه طُورِ فَضایی، اِسپاستیک
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
przestrzeganie
رعایت، همراهی
ادامه...
رِعایَت، هَمراهی
دیکشنری لهستانی به فارسی
przestrzenny
فضایی، فضایل
ادامه...
فَضایی، فَضَایِل
دیکشنری لهستانی به فارسی
przestronnie
به طور وسیع، با وجدان، به طور راحت و جادار، راحت
ادامه...
بِه طُورِ وَسیع، با وُجدان، بِه طُورِ راحَت و جادار، راحَت
دیکشنری لهستانی به فارسی