معنی przedni - جستجوی لغت در جدول جو
przedni
جلوی، کسری
ادامه...
جِلویِ، کَسری
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
poprzedni
پیشین، سلف، قبلی، قبیله ای
ادامه...
پیشین، سَلَف، قَبلی، قَبیلِه ای
دیکشنری لهستانی به فارسی
średni
متوسّط
ادامه...
مُتِوَسِّط
دیکشنری لهستانی به فارسی
poprzednik
پیشینه، پیکسل سازی، پیشین، سلف
ادامه...
پیشینِه، پیکسِل سازی، پیشین، سَلَف
دیکشنری لهستانی به فارسی