جدول جو
جدول جو

معنی prowokować - جستجوی لغت در جدول جو

prowokować
برانگیختن، بیدار
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

پیش بینی کردن، پیش بینی کننده
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد دادن، توصیه می کنند
دیکشنری لهستانی به فارسی
ساختن، انجام دادن، تولید کردن، تولید کنند، زایمان کند
دیکشنری لهستانی به فارسی
علّت آوردن، علّیّت، فرصت دادن، فرصت طلب
دیکشنری لهستانی به فارسی