معنی promosi - جستجوی لغت در جدول جو
promosi
تبلیغ، ارتقاء
ادامه...
تَبلِیغ، اِرتِقاء
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
promesa
وعده، قول دادن
ادامه...
وَعدِه، قُول دادَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
proporsi
تناسب، نسبت
ادامه...
تَنَاسُب، نِسبَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
profesi
حرفه
ادامه...
حِرفِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
promotie
ارتقا، ارتقاء، تبلیغ
ادامه...
اِرتِقا، اِرتِقاء، تَبلِیغ
دیکشنری هلندی به فارسی
promis
وعده داده شده، وعده داده است
ادامه...
وَعدِه دادِه شُدِه، وَعدِه دادِه اَست
دیکشنری فرانسوی به فارسی
mempromosikan
ترویج کردن، ترویج کنند، تبلیغ کردن
ادامه...
تَرویج کَردَن، تَرویج کُنَند، تَبلِیغ کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی