معنی produttivo - جستجوی لغت در جدول جو
produttivo
مفید، مولّد
ادامه...
مُفید، مُوَلِّد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
riproduttivo
تولیدی، تولید مثلی
ادامه...
تَولِیدی، تَولِید مِثلی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
improduttivo
غیراصیل، غیر مولّد
ادامه...
غِیرِاَصیل، غِیرِ مُوَلِّد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
productivo
مفید، مولّد
ادامه...
مُفید، مُوَلِّد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
produtivo
مفید، مولّد
ادامه...
مُفید، مُوَلِّد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
protettivo
محافظتی، محافظ
ادامه...
مُحافِظَتی، مُحافِظ
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
proattivo
فعّال
ادامه...
فَعّال
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
produktiv
بارور، مولّد، به طور پرثمر، به طور سازنده، مفید
ادامه...
باروَر، مُوَلِّد، بِه طُورِ پُرثَمَر، بِه طُورِ سازَندِه، مُفید
دیکشنری آلمانی به فارسی
in modo riproduttivo
به صورت تولیدی، تولید مثلی
ادامه...
بِه صورَتِ تَولِیدی، تَولِید مِثلی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
non produttivo
غیر مولّد، مولّد نیست
ادامه...
غِیرِ مُوَلِّد، مُوَلِّد نیست
دیکشنری ایتالیایی به فارسی